ᴘɪɴᴛᴇʀᴇsᴛ↠ᴄʟᴇ0ᴛɪʟʟᴍᴀɴ ɪɴsᴛᴀ↠_ᴄʟᴇ0ᴛɪʟʟᴍᴀɴ


منبع


از اون عکسا که باید امروز می گرفتی



کلا خودم به فکر این بودم دوباره زبانم رو شروع کنم . یعنی مصداق واقعی مدرکت رو بذار در کوزه و اینا . چون من مدرک زبان گرفتم ولی الان واقعا به خود ِ زبان نیاز دارم تا مدرکش . یعنی کسی مدرک می خواد بیاد بهش بدم فعلا تا باطل نشده منم در مقابل بتونم دوباره بازیابی کنم دانش زبانم رو ! همین قدر رویایی و دست نیافتنی . ولی خوب نیست اینطوری دیگه . کلا تجربه به من ثابت کرده برای هر چیزی که می خوای ( غیر از اونایی که بعضیاش رو می شه خرید ) باید جون بِکَنی ؛  یعنی به معنی واقعی کلمه ها .اونم خودت تنهایی.  حالا بیا صرف نظر کنیم یه عده بعضی از همین ها رو هم با پول می خرن ولی واقعا بعضیاش رو نمی شه هیچ جوره با پول خرید .

ولی دیگه امشب یه پیامی اومد که دیگه واقعا باید یه فکری به حال ِ زبانم کنم . خیلی جدی و فوری حتی !

بعد دیگه واقعا باید به زندگی سالم بیشتر فکر کنم . غذای سالم ؛ ورزش ؛ نو فست و فود و غذای روح ؛ روح سالم در بدن سالم یا شایدم برعکس و این حرفا  . ولی واقعا سخته . مثلا به عنوان کسی که می خواد بره تولد من کرفس و هویج ببرم با خودم بخورم اونجا |: . البته من از اونا نیستم یهو رژیم بگیرم هیچی نخورم جز هوا . به نظرم باید هله هوله ها رو مدیریت کرد که اینم مثل بقیه ؛ اجرا شدنش مثل گفتنش راحت نیست   . مثلا من چرا من باید  ؛ این تصمیم رو درست چند روز بعد از خرید شکلات مورد علاقم بگیرم !

یه کتاب هم تازه شروع کردم بخونم . یعنی قبلا یکی دو فصل خوندم این قدر کار تو کار شد گذاشتمش تو قفسه یه فرصت دیگه بخونمش . الان وقتشه . چون حس می کنم بهش احتیاج دارم .



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها