How I Overhauled My Morning Routine


منبع



من به طور رسمی امروز تعطیلاتم رو شروع کردم . اگه فکر کردید تعطیلات عید باید بگم سخت در اشتباهید که این تعطیلات صرفا یه تعطیلات ده روزه است ولا غیر . بعد امروز کلا خرید بودیم . از صبح تا خود ِ شب که البته حجم خریدی که کردیم اندازه ی نیم ساعت خرید هم نبود . ما خیلی از اوقاتی که میریم خرید ؛ صرفا میریم بگردیم حتی اگر خرید نکنیم !! بعد در عین حال که خیلی از چیزایی که می دیدم رو دلم نمی خواست بخرم چون جایی که رفته بودیم از علاقه مندی های من نبود ؛ الان که نشستم می گم کاش اون لیوان بشکه ای رو خریده بودم . خیلی خنگ و احمق و دوست داشتنی بود . با اون رنگ خاصش .

بعدش در راستای روز اول حالی دی ( تاکیدا حالی) ناهار فست فود خوردم که خوب بهم نچسبید و در همین راستا شام نیز خود را به فست فود دعوت نموده و رکورد روز های چیت دی را زده و همراه با دو عدد بستنی و یه بسته چیپس ساده ی نمکی ؛ حجت رو بر خودم تموم کردم و اومدم خونه . شام و چیپس رو خوردم ولی دیگه انصافا بستنی رو نمی تونم چون همون شام و بستنی رو هم به زور خوردم . ولی دلم می خواست الان کنار فیلم دیدن ( در حالی که هنوز دانلودش نکردم ! ) بستنی هم باشه . چون دیشب وقتی داشتم قسمت های جدید گری رو می دیدم ( ^_^ ) یه چیزی دلم می خواست که نمی دونستم چیه و دقیقا ؛ دقایق پایانی فیلم فهمیدم بستنی . من دلم بستنی می خواد ولی خوب دسترسی به بستنی ساعت یک نصف شب ِ کار ِ آسونی نیست ! و به عنوان حسن ِ ختام امروز به سایت های خرید انلاین سر می زنم و دیگه تمام !




+ اگر فیلم خوبی برای دیدن  تو ذهنتون هست ؛ استقبال می کنیم (: .



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها